خدا و جهان در نظام فلسفی ارسطو و فارابی
نویسندگان
چکیده
پرسش بنیادی نزد فیلسوفان پیش از ارسطو این بود که اشیاء چگونه پدید می آیند و این پیدایش چگونه روی می دهد و سرانجام سبب دگرگونی موجودات چیست؟ ارسطو در فیزیک حرکت را بنیاد طبیعت و پدیده های طبیعی می داند و از آنجا به وجود نخستین محرک نامتحرک منتهی می شود. در متافیزیک نیز با ارائه استدلال جهان شناختی به اثبات وجود خدا می پردازد و به وجود یک جوهر (اوسیای) نامتحرک جاویدان منتهی می شود. اما آنچه مسلم است، این است که محرک نخستین ارسطو، آفریننده جهان نیست زیرا به عقیده او ماده مخلوق نیست بلکه ازلی است. لذا خلقت و چگونگی آن هیچگاه برای ارسطو به عنوان مسئله مطرح نبوده است. اما فارابی قائل به خلق است، کیفیت خلقت و صدور کثیر از مبدأ واحد بسیط از اهم مسائلی است که برای وی مطرح است. لذا با توجه به نظریه نوافلاطونی فیض و ارائه قرائتی نو و مبتنی بر تمایز متافیزیکی وجود و ماهیت و با تمیز بین قدیم بالذات و بالزمان و قدم عالم نه به معنای مشارکت با خداوند و نه امر جداز از او، به حل مسئله می پردازد فارابی اساس را بر خلقت ابداعی قرار داد. وی با ارائه نظریه عقل توانست هم مسئله خلق کثیر از واحد و نیز حرکت و تغییر را تبیین نموده و هم مسئله خلقت و تکوین را توضیح دهد.
منابع مشابه
موضوع فلسفه اولی در نظام فلسفی ارسطو و فارابی
بنیادی ترین مساله متافیزیک ارسطو مساله هستی ( وجود ) است و این نکته مسلم است که مساله هستی یا وجود و هست یا موجود در همه مراحل گسترش فلسفیش برای ارسطو هر چند نه به یک نحو مطرح بوده است این مساله در متافیزیک به شکل گسترده و مشخص بیان می شود ارسطو در متافیزیک علم به موجود را به شیوه های مختلف بیان نموده و به مناسبت موضوعات متعدد و متنوعی نیز برای آن قرار داده است در اغاز کتاب چهارم مابعدالطبیعه ...
متن کاملعقل در نظام فلسفی ارسطو و فارابی
چکیده مسأله عقل به صورتی جدی و تاثیر گذار در نظام فلسفی برای اولین بار در آثار ارسطو مطرح گردید و ارسطو عقل را در آثار مختلف خود با معانی متفاوتی به کار برد.برجسته ترین نظریه مشائی در مورد عقل در فلسفه فارابی هم در معرفت شناسی به عنوان مراتب نفس و هم در جهانشناسی به عنوان موجودی مجرد تام و مستقل از انسان ارائه شد. فارابی اساس نظریه عقل را از ارسطو اخذ کرده و سپس با داشتن مبنایی توحیدی و تما...
15 صفحه اولموضوع فلسفه اولی در نظام فلسفی ارسطو و فارابی
بنیادی ترین مساله متافیزیک ارسطو مساله هستی ( وجود ) است و این نکته مسلم است که مساله هستی یا وجود و هست یا موجود در همه مراحل گسترش فلسفیش برای ارسطو هر چند نه به یک نحو مطرح بوده است این مساله در متافیزیک به شکل گسترده و مشخص بیان می شود ارسطو در متافیزیک علم به موجود را به شیوه های مختلف بیان نموده و به مناسبت موضوعات متعدد و متنوعی نیز برای آن قرار داده است در اغاز کتاب چهارم مابعدالطبیعه ر...
متن کاملمطالعة تطبیقی روششناسی فلسفی ارسطو و فارابی
هدف از نگارش این مقاله، مطالعة تطبیقی روش فلسفی ارسطو و فارابی بهمنظورِ بررسی میزان وجوه تفاوت و تشابه در حل مسائل فلسفی است. روش تحقیق نظری است که با روش تحلیل محتوا و با رویکرد کیفی انجام گرفتهاست. ابزار جمعآوری اطلاعات مطالعة کتابخانهای بودهاست. برای یافتن وجوه تفاوت و تشابه، نخست توصیفی از روش ارسطو و فارابی در حل مسائل فلسفی ارائه شده؛ سپس ویژگیهای روش فلسفی هریک از این دو فیلسوف بیا...
متن کاملجایگاه خیال در نظام فلسفی فارابی
خیال نزد فارابی قوهای است که عهدهدار حفظ صور محسوسات و تجزیه و ترکیب آنها و محاکات از محسوس و معقول توسط صور محسوس است. فارابی خیال را واسط میان ادراک حسی و عقلی و تنها راه دستیابی جمهور به حقایق معقول میداند و نیز خیال از دیدگاه وی تنها طریق هدایت مردم به سعادت عقلانی است. او خیال را در تبیین نبوت به کار برده است. حقایق و سعادت معقول به واسطة وحی به عقل و قوای خیالی نبی افاضه میشود. خیال...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
حکمت و فلسفهجلد ۳، شماره ۹، صفحات ۹-۲۴
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023